
محققان دانشگاه مک گیل بررسی کردند: چرا زنان علوم مهندسی را ترک میکنند؟
برای سالها محققان درگیر این مبحث بوده اند که چرا زنان شغلهای مرتبط با علم و مهندسی را ترک می کنند. نظریه هم این بوده که بدلیل برنامه های کاری پیچیده و ضربه زن به امور خانوادگی آنها نمی توانند توازن بین شغل و کارشان ایجاد نمایند.
در تحقیقی جدید که توسط جنیفر هانت از دانشگاه مک گیل صورت گرفته، تاکید روی عدم پرداختهای خوب و عدم ارتقای شغلی مناسب دلایل عمده ترک شغلهای مهندسی توسط زنان عنوان شده است. در واقع انها به دلایلی مشابه مردان شغل های خود را ترک می نمایند.
هانت تحقیقات خود را مبتنی بر بانک اطلاعات بنیاد علوم ملی امریکا قرار داد که در آن آمار مبتنی بر دویست هزار فارغ التحصیل بین سالهای 1993 تا 2003 درج شده است. اولین یافته وی این بود که میزان ترک شغل توسط زنان رقم بالایی را در بر نمی گیرد و در واقع تفاوت در نوع و بخشهای مختلف شغلهای مهندسی است. به این سادگی ها هم نیست، چرا که زنان بدلایل درگیری در مساﺋل خانه و خانواده از نیروی کار خارج می شوند اما حتی کسانی هم که در عرصه شغلی مقاومت کرده و همجنان به شغل خود ادامه می دهند، در رقمی دور از انتظار شغل های مهندسی را ترک می کنند.
21 درصد از پرسش شوندگان فارغ التحصیل در سطوح شغلی متفاوت از مدرکشان کار می کرده اند. 10 درصد از مردان مهندس نیز در حوزه هایی غیر از حوزه تخصصی شان کار می کردند که این رقم برای زنان مهندس به 13 درصد می رسید یعنی زنانی که مهندس می شدند کاری غیر از مهندسی برای خود انتخاب می کرده اند.
چرا؟ تحلیلی که هانت ارایه می دهد جالب است: موقعیت کاری، میزان پرداخت و دستمزد،فرصت پیشرفت در کار،محل کار ودلایل خانوادگی از عمده ترین دلایلی است که وی یافته است. بیش از 60 درصد مهندسان زنی که شغلشان را ترک کرده اند به خاطر دستمزد پایین و جستجو برای یافتن موقعیت شغلی بهتر و مناسب تر بوده است. درصد زنان مهندسی که بدلایل خانوادگی شغلشان را ترک کرده اند نسبت به مردان مهندس بیشتر بوده است. البته در سطوح غیر مهندسی شکاف جنسی بین مردان و زنان دیده نشده است. هانت پافشاری می کند که این بخاطر طبیعت کار مهندسی هم نبوده است.
سوال اینجاست پس چرا زنان مهندس وقتی که بحث حقوق و اتقای شغلی پیش می آید دچار سرکوب می شوند ؟ هانت با انجام نمونه گیریهای آماری به این فکر افتاد تا ببیند آیا می تواند الگوی جدیدی را در این رابطه کشف نماید؟و البته توانست!
زنان شاغل در بخشهای مالی و کسب و کار نیز در جامعه آماری هانت رقم بالایی را شامل می شوند. اشتراکی وجود دارد؟ این بخش نیز در انحصار مردان است. 74 درصد از مدیران مالی با مدارک مدیریتی مرد بوده اند. مردان 73 درصد از فارغ التحصیلان اقتصاد را شامل می شوند و در مقایسه با جامعه مهندسی 83 درصد از مهندسان مکانیک نیز مرد بوده اند. (خود هانت هم بعنوان زنی که مهندسی الکترونیک دارد، در حوزه ای دیگر مشغول کار است)
اینکه چگونه در چنین محیطهایی که مردان حرف اول را می زنند، زنان کار خود را رها می کنند مبهم است. بسیار ساده انگارانه است که فکر کنیم به دلیل رفتار مردانه در محیط زنان کار خود را رها می کنند(داد زدن در جلسات و …) تحقیق هانت به ریشه یابی حقایق مطرح شده نپرداخته است. با این حال، وی روی ایجاد شغلهای مهندسی با قابلیت خانوادگی بیشتر – انعطاف پذیر بودن برنامه کاری و در خدمت خانواده بیشتر بودن – تاکید کرده است و باید نردبان ترقی زنان را در شغل های مهندسی بیشتر کرد(به زعم هانت و مطالعاتش) و محیطهای کاری ایجاد کرد که زنان هم مانند مردان قادر با بالا رفتن از نردبان شغلی شان باشند.
بسیار از شبکه های بانکی بزرگ، شبکه ای از مربیان زن ایجادکرده اند. اگر مشکل کار کردن در محیطهای کاری با تسلط مردانه است، ایجاد چنین شبکه هایی برای زنان نیز بسیار دشوار به نظر می رسد. هانت می گوید رفتن در کلوب ورزشی مردانه و … کارساز نیست بلکه شاید زنان اشتباها دنبال شغل مهندسی رفته اند!
بهرحال بر خلاف تصور سنتی زنان نیز به دنبال حقوق و مزایای بهتر و ارتقای شغلی هستند و به همین خاطر زنان مهندس که مردان جای بیشتری را در این حوزه اشعال کرده اند باید دوچندان تلاش نمایند تا آنرا عوض کنند و به همین خاطر شاید فکر می کنند از اول نباید دنبال مدرک و بعد شغل مهندسی می امده اند.