راز زنانی که هر چه می خواهند بدست می آورند

آیا چیزی وجود دارد که همین حالا آن را به شدت بخواهید؟ چیزی که مشتاق آن هستید، ولی نمی دانید چگونه بدست بیاورید؟ مثلا
– یک خانه مجلل؟
– یا یک ارتقاء درجه واقعا خوب، شبیه ارتقایی که نصیب آن زن بدریجتی شده که اتاقش در آن سوی اداره است، دو سال سابقه کارش از شما کمتر است و “راجع به” را “راجب” می نویسد؟
– یا شانس اینکه بالاخره به کانادا نقل مکان کنید و آنجا زندگی کنید؟
– یا کاهش وزن هشت کیلویی؟
– یا یک خواستگار خوب که در مراحل اول آشنایی، شما را به بستنی دعوت نکند و به هنگام شنیدن مهریه حالتی به وی دست ندهد که انگار یک بشقاب مار ماهی آب پز خورده است؟
آیا می دانید کارولین بست – کندی که بعدها جان اف کندی ازدواج کرد، در دبیرستان، به همراه چند تن از دوستانش گروهی به نام انجمن زنانی که شوهر میلیونر دارند، درست کرده بود. از همین مورد کاملا روشن است، زنی که جان اف کندی را بدست آورد، همیشه از توانایی خود آگاهی تیزهوشانه داشته است و سرانجام، آنچه را که احساس می کرد شایستگی آن را دارد به دست آورد. احساس سزاوار بودن بهترین پاداش ها را به ارمغان می آورد. زنان زیادی وجود دارند که هر چه می خواهند بدست می آورند، زیرا برای بدست آوردن آنها تلاش می کنند.
شارون استون در مراسم پخش جوایز اسکار سال 96 که به خاطر ایفای نقش در فیلم کازینو، کاندیدای جایزه شده بود، گفت: “فکر می کنم استعدادم کمتر از دل و جرأتم است، ولی چون پشتکار داشتم، آن یک ذره استعداد را گرفتم و از آن بهترین چیزی را که می توانست باشد، ساختم.”
می خواهم چند راز را به شما بگویم که می توانند کمک کنند تا آنچه را که می خواهید به دست آورید. اگر چیزی وجود دارد که واقعا آنرا می خواهید، من کارایی این رازها را تضمین می کنم.
من راهبردهای این زنان، زنانی که هر چه می خواهند بدست می آورند را ، به شما خواهم گفت. این راهبردها بارها و بارها به درد خورده و می دانم به درد شما نیز خواهد خورد. ممکن است در مدت مطالعه تعجب زده شوید، زیرا، همان طور که گفتم، در اکثر مواقع، این قانون ها درست بر عکس عقل و خرد عادی و سنتی است. ممکن است ابتدا تردید داشته باشید و وقتی شروع به آزمایش آنها می کنید دشوار باشند، ولی به گفته من اعتماد کنید؛ هر چه آنها را بیشتر به کار ببرید، به همان اندازه طبیعی تر به نظر خواهند رسید.

چند هشدار ابتدایی

• همیشه نمی توانید آنچه را که می خواهید به دست آورید. این یک واقعیت زندگی است. حتی با استعدادترین آدم های پر توقع گاهی به درون سبدهای میوه خود نگاه می کنند و می بینند که سه عدد موز به آنها داده شده است.
• بین بدست آوردن آنچه می خواهید و لذت بردن از آن، تفاوت وجود دارد. همه ما کسانی را می شناسیم که که به پاداشهای باور نکردنی دست یافته اند –مثلا موفقیت شغلی بسیار بالایی داشته اند یا شوهرانی گیر آورده اند که پول پارو می کنند- ولی باز هم خوشحال نیستند.
• سرانجام، هر چه بیشتر موفق شوید بیشتر موجب ناراحتی و رنجش دیگران خواهید شد. این یک واقعیت زندگی است. باید یاد بگیرید که پوست خود را کلفت کنید.

راز اول

حسادت کنید

پیش از آنکه بتوانید بدست آوردن چیزی را که می خواهید شروع کنید، اول باید بدانید که آنها دقیقا چیست. وقتی زندگینامه زنان موفق را می خوانید یا مصاحبه های آنها را نگاه می کنید، آیا توجه کرده اید که آنها چقدر از آنچه می خواهند مطمئن هستند؟
اکثر ما، هدف روشن و دقیقی نداریم. ما علاقه شدید را حس می کنیم ولی مرزهای آن مبهم است و مطمئن نیستیم با آن به کجا می رویم.
زنانی که هر چه می خواهند به دست می آورند، به خوبی می دانند که چه می خواهند. وقتی آنها راجع به چیزی که دارند حرف می زنند، جمله هایی شبیه “دیوانه آن هستم” و “این را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمی کنم” و “من کاملا عاشق شغلم هستم” به کار می برند. نترسید. شما نیز می توانید راجع به چیزی همین احساس را داشته باشید.
یکی از کشفهای من در مورد زنانی که هر چه می خواهند به دست می آورند، این است که از حسادت کردن خجالت نمی کشند. آنها چیزی را که زن دیگری دارد می بینند و پیش خود فکر می کنند،”خیلی چیز خوبی است. من هم آن را می خواهم.”
حرفم را اشتباه متوجه نشوید. حسادت احساس خوبی نیست. علت آنکه می گویند “حسود هرگز نیاسود” این است که بعد از اولین هجوم احساس، حالتی دست می دهد که انگار در معده شما زردآب ریخته شده است. علاوه بر آن، حسادت تنها به اینجا ختم نمی شود که شما را مریض و ناراحت کند؛ وقتی آسیب پذیر و ناشکیبا هستید، حسادت می تواند در شما رفتار بد بوجود آورد. ممکن است به کسی که به او حسادت می کنید گوشه و کنایه بزنید، به شدت انتقاد کنید یا حتی در کارهایش خرابکاری کنید. به علت توان خارج از کنترل بودن این گونه احساسات، معمولا حسادت را به کنترل خود در می آوریم، به آن توجه نمی کنیم، بلکه انکار و سرکوبش می کنیم.
اما اگر حسادت به طور کلی بد بود، این همه راحع به آن حرف نمی زدم. آنچه من از زنان موفق یاد گرفته ام این است که آنها، به جای این که مانند ما حسادت را سرکوب و انکار کنند، هوشمندانه به کار می برند. اگر بتوانیم به احساسات ناگهانی و دردناک اولیه ناشی از حسادت واکنش مناسب نشان دهیم، می توانیم از نیروی آن بهترین استفاده را ببریم. حسادت، برای پایان کار، چیز خوبی نیست ولی برای شروع آن بسیار عالی است.
حسادت، تحسین تلخ است. در پشت حسادت، نگرشی دست و دلبازانه از تمام ویژگی های خوب، و احساس تحسین و علاقه به آنهاست.
پیامد این گونه حسادت آنستکه خیلی خوب می فهمیم و تصمیم قاطعانه می گیریم که به دنبال آن برویم. ناگهان، دیگر احساس تأسف نمی کنیم. دیگر بد آن فرد را، که زمانی به او حسادت می کردیم، نمی خواهیم. در واقع، به همان اندازه که به خودمان، به علت رفتن به دنبال آن چیز، احترام قائل می شویم، به او نیز، به علت داشتن آن چیز، احترام قائل می شویم.
اگر قبول نکنید که حسادت می کنید، امکان ندارد که بتوانید از آن به نفع خود بهره بگیرید.

چگونه به کمک حسادت، آنچه را که می خواهیم کشف کنیم:

وقتی قبول کردید که حسادت می کنید، می توانید بهره گیری مفید از آن را آغاز کنید. اولین کار این است که کند و کاو کنید و به آرزوی پنهانی آن پی ببرید. موفقیت یک فرد دیگر- خواه یک بچه، یک شوهر، یک زندگی جدید، یک شغل جدید یا برنده شدن در در مسابقات سوزن دوزی باشد- اعصاب شما را خرد می کند و یکی از آرزوهای ناشناخته یا رشد نیافته شما را آشکار می سازد. حالا که این آرزو عطش خود را نشان می دهد، به او درود بگویید.
حالا که می دانید چه چیزی شما را آزار می دهد، می توانید تمرکز را از روی دوست یا آشنایانتان یا غریبه ای که چیزهای خوب دارد بردارید و به نیازهای خود توجه داشته یاشید. می توانید حسادت را به خودتان متوجه کنید، نه دیگران.
ولی هنوز یک فن دیگر نیاز دارید که باید یاد بگیرید: باید دقیقا بدانید چه نکته ای در پیروزی شخص دیگر را آرزو دارید. همان طور که می بینید، حسادت اشتیاق را آشکار می کند، اما گاهی اوقات این اشتیاق منحرف کننده است. شاید دقیقا آنچه را که شخص دیگر دارد، نخواهید. شاید تنها جنبه ای از آنچه را که او به دست آورده است، بخواهید. شاید چیزی بخواهید که دستاورد شخص دیگر فقط نمادی از آن است.
همیشه سه سؤال کوچک را برای یافتن آنچه واقعا به آن اشتیاق دارید از خود بپرسید.
1- در یک جمله، آنچه واقعا به آن حسادت می کنید چیست؟
2- کدام 4 کلمه می توانند آن چیز را به بهترین وجه جمع بندی کند؟
3- از آن چهار کلمه کدامیک بیشتر شما را به خودش جلب می کند؟

حسادت به عنوان یک محرک

حال که یک اشتیاق پنهان را کشف کرده اید و در مورد هدف یا آرزویی که از آن اطلاع نداشته اید زنگ هشدار به صدا در آمده است، باید همه نیروهای خود را به حرکت در آورید. در دنیا چیزهای زیادی وجود دارند که تنها به یک نفر تعلق پیدا نمی کنند.
در مورد حسادت خود انعطاف پذیر باشید
گاهی حسادت شما را به طرف آنچه اشتیاق دارید به خوبی هدایت می کند و شما شروع می کنید به دنبال آن رفتن، اما مسائل آنطور که پیش بینی کرده اید از آب در نمی آید. بنابراین، باید بتوانید آمادگی و انعطاف پذیری مقابله با آنها را داشته باشید.

اگر حسادت نمی کنید، سعی کنید سعی کنید آن را تجسم کنید
به اطراف خود بظر بیندازید و خوب دقت کنید، شاید چیزی گیر بیاورید که بتوانید اندکی نسبت به آن حسودی کنید تا بهتر بدانید به چه چیزی تمایل دارید. و اگر نه به مطالعه راز بعدی بپردازید.
(اقتباس از کتاب کیت وایت)

ادامه دارد